چگونه شغلمان را با تعریف شخصی خود از موفقیت همسو کنیم؟
بسیاری از افراد میگویند بعد از موفقیت در شغلشان و رسیدن به درآمد مالی بالا، متوجه شدهاند کهبیشتر پول درآوردن آن تعریفی نیست که از موفقیت داشتهاند. درآمد بالای شغلی بدون داشتن حس سرافرازی و دستاوردداشتن میتواند حسی از تهی بودن به انسان دهد.
باور جمعی این است که با پول نمیتوان خوشبختی را خرید اما قضیه پیچیدهتر از آن است. تحقیقات اخیر نشان میدهد اگر چه درآمد بالا با طول عمر بلندتر و خرسندی بیشتر مرتبط است اما در این میان نکته مهمی وجود دارد: وقتی خواستهها و نیازهای مادی ما تامین شوند، به دست آوردن پول بیشتر لذت و شادی بیشتری را به وجود نمیآورد. در این مرحله، برخی از افراد میخواهند با تمایل خود به انجام کار محسوسی برای بهبود وضعیت زندگی افراد دیگر، این نیاز را برطرف کنند.
بیشتر بخوانید: مقاله چرا داشتن نگرش مهم است؟
کارآفرینان موفق بعد از موفقیتهای پیدرپی شغلی دیگر وقت کافی برای سپری کردن آن با خانوادهشان، سفر به دور جهان و هر آنچه که برای داشتن یک زندگی سالم نیاز است را دارند. اما بعد از مدتی به یک نکته پی میبرند: درباره موفقیت به خودشان دروغ میگویند. آنها علاقهشان را نسبت به درآمد بیشتر از دست داده و توجهشان بیشتر به چگونگی ایجاد تاثیر و شادیای معطوف میشود که میتوانند با آن پول انجام دهند.
تعریف خودتان از موفقیت را پیدا کنید
اجازه ندهید شادکامی بهای موفقیتتان باشد. وقتی معیارهای موفقیت خود را شادکامی و رضایت قرار میدهید متوجه میشوید که چقدر زمان را صرف دستیابی به اهداف غلط کردهاید. در ادامه راهکارهایی را برای کارآفرینان و کارمندان بیان میکنیم که به آنها کمک میکند آنچه موفقیتشان را تعریف میکنند –جدای از پول- را بتوانند کشف کنند.
۱- مسیر فعلیتان را با هدف زندگیتان همسو کنید.
در نهایت، همه ما میخواهیم در زندگیمان معنایی را بیابیم. یافتن معنا برای برخی تربیت فرزندان و بازگشت به اجتماع و برای برخی معرفی فناوریهای جدید به جهان است. نمیتوان آنها را برای افراد درست یا غلط نامید اما میتوان آنها را مناسب یا نامناسب برای شما در نظر گرفت.
آیا بیست سال بعد، نشستن روی صندلی رئیسِ رئیستان خشنودتان میکند؟ اگر انتهای مسیر فعلیتان خشنودتان میکند پس بخت با شما یار است. اگر نه،مسیر دیگری برگزینید که خشنودتان میکند ممکن است در حال حاضر درآمد مالی بالایی نداشته باشد؛ اما شاید در مراحل بعدی داشته باشد. اهدافتان را بر اساس بازههای زمانی پنج ساله تعیین کنید چون اهداف و آرزوها به مروز زمان تغییر میکنند.
بیشتر بخوانید: مقاله آینده همین حالاست
۲- به ارزشهایتان ارزش اقتصادی دهید
ارزشهای شما مجموعه تصمیمها و معاملاتی که بین کار و زندگیتان انجام میدهید را هدایت میکنند. بهترین راه برای فهمیدن اینکه آیا تصمیمی ارزشمند است یا نه، دادن ارزش اقتصادی به هر تصمیم است. برای مثال، اگر زمان و راحتی در خانه به زندگیتان معنا میدهد، شاید پوشیدن شلوار جین در محل کار یا دورکاری برایتان یک ارزش باشد.
همچنین، تصمیم بگیرید چه ارزشهایی برای قابل گفتگو کردن و مذاکره نیستند. برای تصمیمهای بزرگتان میتوانید یک فهرست مقایسهای ایجاد کنید و با سبک و سنگین کردن آنها تصمیم بگیرید.
بیشتر بخوانید: مقاله چگونه تصمیمهای بهتری بگیریم؟
۳- ابتدا سراغ تغییرات کوچک یا متوسط بروید
وقتی فهرستی از ارزشهایتان تهیه کردید و آنها را با ارزشهای اقتصادی مرتبط همسو کردید، در ادامه آنها را اولویتبندی کرده و در جستجوی فرصتهایی باشید تا حداکثر زمان خود را روی انجام موارد بالای فهرست سپری کنید. با فهرست کردن و رتبهبندی ارزشهایتان، تغییراتی که برای عملی کردن آنها نیاز است را نیز پیدا خواهید کرد. قبل از آنکه دست به تغییری بزنید، شرایط را بسنجید. مثلا اگر میخواهید دور کاری کنید از رئیستان بپرسید که آیا امکان چنین کاری وجود دارد یا خیر. اگر وجود نداشت بسنجید که آیا پیدا کردن یک کار دورکاری ارزش دریافت حقوق کمتری را دارد یا خیر.
بیشتر بخوانید: مقاله چگونه فریلنسر شویم؟
شاید هم بتوانید همزمان با شغل فعلیتان به یکی از اهداف فهرستی که تهیه کردهاید نیز دست یابید.
موفق بودن (طبق معیارهای جامعه) و احساس موفقیت (طبق معیارهای خودتان) همیشه با هم یکی نیستند. اما شما میتوانید مسیرتان را انتخاب کنید. شما نمیتوانید به خودتان دروغ بگویید. اگر معیارهایتان برای موفقیت ارزشهایی هستند که برایتان اهمیت دارند و ارزشمندند، در اینصورت صرفنظر از درآمدی که دارید همواره میتوانید احساس موفقیت کنید.
بیشتر بخوانید: مقاله چگونه با تغییرات غیرمنتظره کنار بیاییم؟
کتابکت، خلاصهای از برترین و جدیدترین خلاصه کتاب های توسعه مهارت های فردی و شغلی آمازون را تهیه کرده تا به شما کمک کند فرد توانمندتری شده، با آمادگی بالاتری از پس مسائل و مشکلات روزمره بربیایید و از رشد و توسعه خودتان لذت ببرید.
گاهی بین جایی که هستید و جایی که میتوانید باشید، به اندازه یک کتاب فاصله است. بگذارید خلاصه کتاب های کتابکت این فاصله را برایتان پر کند.